محمد مهدیمحمد مهدی، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 28 روز سن داره
محمد حسینمحمد حسین، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 21 روز سن داره
محمد کیامحمد کیا، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره

محمدهای مامانی

عید 1395

1395/3/8 8:37
نویسنده : مامان زهرا
499 بازدید
اشتراک گذاری

محمد حسین تو راه شمال داشتیم میرفتیم عروسی سمیراخاله.

محمد مهدی 8 فروردین تو راه شمال عروسی سمیراخاله

دو تا داداش توی پمپ گاز نشستن تا بابایی به ماشین گاز بزنه بریم عروسی خاله

بابا سعید بعد رانندگی خسته شده پیاده شده واسه نفس تازه کردن .منجیل.

اینم خودم توی مراسم عروسی که شروع نشده برگشتیم خونه

اصلا خوش نگذشت انقدر حسین اذیت کرد که مجبور شدیم برگردیم 

عروسی شمال تو حیاطه و اینکه بارون میومد حسین همش گریه میکرد که بره بازی کنه منو سعید هم یکسره دنبالش .شبش که رسیدیم از بس تهوع داشتم خوابم نبرد صبح ساعت5 هم با سمیراخاله رفتم آرایشگاه آرایشش کردم وخستگی راه با خستگی شب نخوابیدن و خستگی آرایشگاه رفتن همراه تهوع بعدش هم آزار اذیت حسین مجبور شدیم برگردیم اصلا خوش نگذشت از رفتنم پشیمون شدم کلی هم الکی پول خرج کردیمعصبانی خیلی مزخرف بود کاش اون پول و وقت میذاشتم واسه مسافرت و خوش گذرونیغمگین بیخیال گذشته.......

پسندها (3)

نظرات (1)

الهه مامان سلما
22 تیر 95 16:03
سلام زهراجون واای خدا میدونه چقدد برات خوشحالم...الهی ک براحتی و ب دل خوش زایمان کنی..الهی ک سالم و صالح باشه..هزار ماشالا ب محمد مهدی و محمد حسین..چقد بزرگ و خوشگل شدن..خدا برات سه تاشونو حفظ کنه..خدامیدونه چقد از شنیدن خبر بارداری دوستام خوشحال میشم..ماروهم تو این حالت دعا کن.