محمد مهدیمحمد مهدی، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره
محمد حسینمحمد حسین، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره
محمد کیامحمد کیا، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

محمدهای مامانی

ماه نهم همراه استرس

1392/10/14 22:12
نویسنده : مامان زهرا
229 بازدید
اشتراک گذاری

این ماه خیلی بهم سخت گذشت اول دفترچه تامین اجتماعیم تموم شد بعد بیمه تکمیلی تموم شد بعد وزن نی نی فهمیدم پایینه ویار نه ماهه هم که امونمو برید ای خدا 

خوب با کلی گریه زاری و نذر ونیاز شرکت خراب شده سعید بهم دفترچه داد تا همین امروز که بی پولی داشت دیوونم میکرد که میخوام چطوری با کدوم پول زایمان کنم با هزار نذر و نیاز بیمه تکمیلی هم گفتن تمدید شده

معده درد هم نمیزاره حتی قرص تقویتی بخورم

اما وزن نی نی بیشتر حالمو گرفت محمد مهدی 38 هفته 3100 بود اما محمدحسین 2800 اخه چرا ویارم نذاشت خوب بخورم بچه ریزه میزه هم تند تند مریض میشه ای خدا سینه هامم مثل گلابی گندیدس میترسم شیرم نداشته باشم کلافم حالا که بیمه ها جور شد چرا باید سونو میرفتم ضد حال بخورم البته خدایا مهم سلامتیه انشاالله که محمدحسینم سالم سالم سالم باشه خدایا کمک کن

ای خدا ای خدای بزرگ کمکم کن با اینکه تجربه زایمان دارم بازم میترسم خدا جوووون کمکم کن

 

 

 

عشق مامان

مامانت فدات بشه انقدر مثلا مضلومی وای که چقدر آتیش میسوزونی

واسه محمد حسین سرویس تخت و پارک و کالسکه و کریل و روروئک خریدیم نمیدونی چطوری روزگارمو سیاه کردی انشاالله بزرگ شدی این مطلبو خوندی کلی بخندی اولش دو سه تا مشت و لگد اومدی توی شکمم بعد با کله حمله کردی بعدشم انقدر رفتی توی تخت در اومدی که خسته شدی بعد رفتی سراغ کالسکه انقدر کوبیدی به در و دیوار تا دلت خنک بشه ارزم به حظورت که گفتم مال خودته ولی شما باهوشتر از این گول زدن هایی خودت میدونی واسه هووت هستنیشخندخلاصه شب هم توی تخت داداشی خوابیدی شاخ هام زد بیرون چون تا صبح باید دستت روی می می باشه ولی از می می گذشتی تنها خوابیدی تا صبح هم تو خواب حرف زدی و گریه کردی ساعت 4 صبح هم بیدار شدم دیدم می خوای خودتو پرت کنی پایین بغلت کردم کلی قربون صدقه ات رفتم خوابیدی ولی تا صبح با لغد میزدی توی دلم تو از این ور داداشی از اون ور خدا به دادم برسه  

عشق مامانی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

مریم مامان محمد مانی
15 دی 92 0:01
سلام مامان خانمی چرا اینقدر نگرانی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ پسر منم هفته 38 همین وزن را داشت با اینکه من آدم پر خوری بودم. دکتر بهم گفت اگه دوست داری این دو هفته آخر را شیرینی بخور + مایعات بسیار(چون بیشتر وزن نی نی آبه) و منم عمل کردم و پسرم 200 گرم اضافه کرد. درضمن بچه کم وزن تند تند مریض نمیشه.............. بسته به بنیه بچه داره نه وزنش و کمی مراقبت بیشتر می خواد اونم تو این فصل. از همه مهمتر اینقدر نگران نباش و منفی باش نباش. انشالله نی نی صحیح و سالم میاد تو بغلت.
مامان مهدی کوچولو
15 دی 92 0:37
سلام عزیزم انقدر نگران نباش خدارو شکر وزنش خوبه دکتر من میگفت وزنی که سونو میگه همیشه پایینتر از وزن بچست مهم سلامتیه توکل کن به خدا
نسرين مامان اميرصدرا
15 دی 92 10:30
سلام خانومي اميدوارم كه به زودي صداي ني ني خوشگلت تو خونه اتون بپيجه يه ني ني سالم وخوشگل و باهوش نگران نباش خدابزرگه
مامان مانی
15 دی 92 19:08
سلام خانومی پسرم به دنیا اومده با همون وزن 2800 پسر گلت همون شیر خودتونو میخورد یا کمکی هم میدادین یا چی بخورم شیرم بهتر میشه