محمد مهدیمحمد مهدی، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره
محمد حسینمحمد حسین، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره
محمد کیامحمد کیا، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

محمدهای مامانی

این روزها

1393/8/21 1:49
نویسنده : مامان زهرا
424 بازدید
اشتراک گذاری

نمی دونم چی بنویسم 

فقط مینویسم خسته ام

هم بابا سعید افسردگی گرفته هم من باباتون خیلی حالش بد بود دارو میخوره منم فردا نوبت روانشناس دارم 

خسته ام....................

دو تا داداش رفتن ارایشگاه موهاشونو کوتاه کنن

اصلا هم گریه نکردی مثل اقاها خوشحال وخندون موهاتو کوتاه کردی

پسرهای گلم بعد حموم رفتن بعد از ارایشگاه

اول مهر حسین بردیم پیش دکتر موحدی تست الژی متاسفانه هنوز خوب نشدیغمگین

اخرهای شهریور رفتیم باغ گلها چشم محمد مهدی که تو عکس معلومه ناکار شده به خاطر شلوغ کاریهاشه خدایی نکرده کم مونده بود چشمش زخمی بشه خونه عزیز دنبال دختر خاله مهشید بودی پات گیر کرد افتادی چشمت خورد کنار میز عسلی خدارو شکر چشمت نخورد

همون روز چشم حسین خورد کنار کشو کمد 

ای خدا از دست این وروجکها چیکار کنم

این روزها خیلی خسته و داغونم همش کار کار و هم اینکه همش دنبال حسین این ور اون ور میدوم دستگیره در حموم خرابه بالش هم گذاشتم جلو درش بازم میری تو حموم

داد میزنم حسین کجا میری سرعتت رو بیشتر میکنی خیلی شلوغ شدی محمد مهدی وقتی نه ماهه بود فقط یه گوشه می نشست یازده ماهگی تازه چهار دستو پا میرفت اما ما شا الله تو از دیوار صاف بالا میری

عکسهارو هم با گوشیم گرفتم کیفیتش پایینه 

خدایا شکرت به خاطر تمام نعمتهایی که بهم دادی فقط یکم بهم صبر و حوصله بده

 

پسندها (1)

نظرات (12)

الهه مامان سلما
23 آبان 93 8:38
سلام زهراجون عزیزم ماشالا چقدر بزرگ شدن دلم براشون تنگ شده بود شرمنده این مدت اصلا وبلاگ نمیومدم تازه پیام خصوصیتو دیدم جوابسو برات خصوصی میزارم
مامان زهرا
پاسخ
ما هم دلمون واسه شما تنگ شده بود الهه جان خیلی خوشحال شدم
الهه مامان سلما
23 آبان 93 8:43
در رابطه با غذاخوردن سلما... هنوز که هنوزه غذاشو میکس میکنم زهرا بخاطر ریفلاکسش تا یه ذره غذای میکس نشده نیزارم دهنش میترسه قورت بده اگرم قورت بده کلی عق میزنه دیووونه شدم یه ساله دارم میکس میکنم نمیدونم کی این اوضاع تموم میشه از من میشنوی هرچه زودتر شروع کن بهش غذاهاب له شده بده.. هرچی کوچیکتر باشه عادت دادن راحتتره من دیگه از پسش برنمیام..دیوونه ام کرده...غذاخوردنش خیلی اذیتمون کرد..نه مث ادم شیر خورد نه غذا... فقط میتونم دعات کنم خدا صبرت بده
مامان امیرصدرا
25 آبان 93 10:51
سلام ناراحت شدم چرا افسردگی بگیری با وجود دوتا وروجک ناز باید به این ها فکر کنید و چرا داغون بشی عزیزم چه خوشگل شدن گل پسر ها
مامان زهرا
پاسخ
عزیزم ممنون که به ما سر میزنی از فشار کارو خستگی افسرده شدم دست تنها دوتا بچه خیلی سخته راستی من نمی تونم وبلاگ شما نظر بزارم بیا نی نی وبلاگ بلگفا جالب نیست البته نظر من اینطوریه
ابجی سجا
28 آبان 93 13:43
به اندازه دلتنگی سربازان بی مرخصی زندونیای بی ملاقاتی قناری های توی قفس مریض های بی نفس و دل های بی کس بیادتم
ابجی سجا
28 آبان 93 13:43
ااااابيم
مامانه امیر صدرا
1 آذر 93 14:29
سلام حالتون خوبه انشالله که بهتر شده باشید
مامان دانیال&ویانا
2 آذر 93 15:20
سلام عزیز دلم قربونت برم خودتو ناراحت نکن منم دقیقا مثل تو ام به خدا منم خسته و کوفته ام ولی نمیزارم خستگی بهم غلبه کنه تا جایی که با دوتا بچه بازم حوصلم سر میره بازم خدا رو شکر بچه هامون سالمن عزیزم اگه به خودتت سخت بگیری زندگی سخت میشه چرا الکی الکی خودمونو کور و پیر کنیم بچه ها بزرگ میشن میبوسمت قربون پسرای دسته گلت برم خدا حفظشون کنه از هر بلایی راستی کوتاهی موهاشون مبارک باشه
مامان امیرصدرا
29 دی 93 9:04
سلام خواهر گلم حالتون خوبه؟ کجایی بی خبری؟
الهه مامان سلما
10 بهمن 93 8:08
زهراجون کجایی خواهر.. داری نگرانمون میکنیا زودی بیا حاضریتو بزن..
مامان امیرصدرا
12 فروردین 94 19:39
سلام خوبید؟ عیدتون مبارک انشالله سال خوب و خوشی داشته باشید
مامان طاها
16 فروردین 94 10:18
سلام عزیزم.سال نو مبارک.امیدوارم همیشه سلامت باشی. ایشالله سال جدید پر از شادی براتون باشه
تاپ
28 فروردین 94 13:08
برایه خرید تاپ و كلاه و تي شرت هایه خوشگل پسرانه و دخترانه از فروشگاه ما دیدن نمایید: http://ninitavalod.mihanblog.com