اولین مروارید حسین در اومد
روز 9 شهریور خیلی بی قرار بودی حس کردم لثه ات ورم کرده دست زدم بله داری دندون دار میشی جیگرم
روز سیزدهم از صبح همش درد داشتی حالت سرماخوردگی هم داشتی
با بابایی بردیمت دکتر بهت شربت هیدروکسی زین داد اومدیم خونه دادم شربتتو خوابیدی تا عصری دندون خوجلت در اومد
منم زنگ زدم دوستامو دعوت کردم فردا اش دندونی روز جمعه کلی اذیت شدی و اذیت کردی ولی با تمام سختی حال و هوایه تو برای اولین بار اش دندونی تنها درست کردم
عالی شده بود البته تعریف از خود نباشه .خیلی ساده پذیرایی کردم ولی تو این زمونه بهترین بهونه واسه دور همی با دوستها بود خدایا شکرت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی